عکاسی هنری کاربردی است و در بسیاری از موارد نقش یک واسطه را بازی میکند، به همین خاطر مسیر خودش را در علوم ارتباطات، علوم اجتماعی، علوم تجربی و... باز میکند. عکاسی ماهیتی چند گانهای دارد، بعضی وقتها تعاریف اجتماعی و کارکرد هایش غالب می شود، زمانی شیء بودن و ارزش هنریش و گاهی هم درعلوم، دلیل وعلت رابرای راهگشایی بیان می کند، به وقتش هم سند می شود.
عکاسی در ارتباط با جامعه و فرهنگ به خصوص پرداختن به مسائل بومی، بهعنوان پلی برای وارد شدن به حوزهی علوم اجتماعی به کار می رود، یعنی عکاسی کردن بهانه وابزاری است برای ورود به علوم اجتماعی. هنر عکاسی درخدمت علوم اجتماعی با تکیه بر زیبایی شناسی به بیان دیتا و اطلاعات موضوع انسانی می پردازد، رفتاری عینیت گرا درعکاسی از جامعه برای ارجاع مجدد به جامعه.
در این مقطع از زمان به دلیل عمومی شدن عکاسی، افراد زیادی دوربین به دست به اتفاقات پیرامونشان واکنش نشان می دهند، اصولا در فضاهای دور افتاده و سنتی وقتی که عکاسی از انسانها صورت میگیرد، عکاسی مردم نگاری تعریف می شود ولی وقتی وارد جوامع مدرن میشویم، بحث جامعه شناسی پیش میآید وزیر شاخه هایی پیدا میکند، به عنوان مثال: عکاسی خیابانی که کاربرد گستردهای در علوم اجتماعی دارد، اطلاعات درون عکسها توسط مردم شناس، جامعهشناس ویا منتقد اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
متاسفانه در کشور ما پیوند کمی بین دانشگاه علوم اجتماعی و هنرمندان و عکاسان وجود دارد و کار ترکیبی به اصطلاح بین رشتهای کمترصورت میگیرد و غالبا عکسهایی راکه محققین وجامعه شناسان حوزهی علوم اجتماعی تهیه میکنند دارای زیبایی شناسی و ترکیببندی لازم نیست در این مورد بیشتر محتوا و درون مایه آن مهم است و بر عکس، عکسهای هنرمندان دارای زیبایی شناسی و اصول ساختاری کادربندی است ولی گاهی در اطلاعات ومحتوا اغراق میشود و به اصطلاح نقصهای کاربردی انسان شناسی تصویری در آن دیده میشود.
بهانهی اصلی برای جشنوارههای منطقه ای عکاسی با موضوع اقوام ویا ''فرهنگ بومی'' در کلمه و واژهی ''هویت'' نهفته است. ما امروزه خبرهای خوبی را از فرهنگهای بومی و پاره فرهنگها در سطح دنیاو کشورمان نداریم، برخی از زبانها در حال منسوخ شدن هستند و بسیاری از نشانههای فرهنگی شامل پوشاک، غذاها، رفتارهای فردی یا اجتماعی اقوام و گروههای مختلف به شدت در حال تغییر است، رفتاری که در طول هزاران سال متأثر از محیط و جغرافیای محل به وجود آمده و تا کنون به مردم پاسخ داده امروزه در فرهنگ پیش روی یک بارمصرفی، تهاجم فرهنگ مصرفگرایی، پدیدهی جهانی شدن، مدگرایی و قضیهی اقتصاد جهانی در حال تغییر و نابودی است.
ما با عکاسی به ثبت و ضبط بخشهایی ازفرهنگ و هویت میپردازیم و از این طریق به تداوم و حفظ و ماندگاری آن کمک شایانی میکنیم، با قرار گذاشتن این اطلاعات در اختیار جامعهشناسان ، آسیب شناسان اجتماعی، هنرمندان، نقاشان، فیلمسازان، نویسندهها و شاعران به ترویج و رونق اجتماعی نکات مثبت آن در جامعه کمک می کنیم. کاری که در ابتدا ''اوژن آتژه'' پدر عکاسی مستند انجام داد و در کوچه و پس کوچههای شهر عکس میگرفت و روی سردر محل کارش نوشته بود ''سند برای هنرمندان '' .
جشنوارههای موضوعی عکاسی ''فرهنگ بومی'' که به لایه ی بیرونی رویدادهای واقعی ونشانه های هویتی در زندگی مردم میپردازند، عکاسان را برای تهیه عکس از دهه ی زمانی خودشان دعوت می کنند. پرداختن به این موضوع باعث میشود هر روز در جریان خانه و خانواده و جامعه باشیم و به نوعی به ما تلنگر می زند که به محیط اطرافمان بیشتر بپردازیم ودر نگاه عکاسانه دچار روزمرگی نشویم، در عکاسی به روز و هوشیار باشیم واز این طریق با پل عکاسی وارد دنیای علوم اجتماعی میشویم.
حسن غفاری ، عکاس مردم نگار
بوکه