آیا از همه نمایشگاه های عکاسی می توان توقعی مشابه داشت؟ در نمایشگاه های عکاسی باید به دنبال چه چیزی بود و چه انتظاراتی باید داشت؟ به هر مکان و فضایی که با تعدادی قاب عکس و تابلوی عکاسی تزئین شده باشد، می توان عنوان نمایشگاه عکس اطلاق کرد؟ آیا برگزاری نمایشگاه از عکس هایی که در فضاهای مجازی و از طریق صفحات گوشی تلفن و تبلت و مانیتور رایانه و آلبوم های دیجیتال و... به راحتی در معرض دید و دسترس مخاطب است، لزوم و توجیهی منطقی دارد؟ آیا هر عکسی قابلیت ارائه در شکل نمایشگاهی دارد؟ آیا هر عکسی را می توان در کنار هر عکس دیگری نمایش داد؟
در دهه سی و چهل شمسی مفاهیم جدیدی وارد ادبیات اجتماعی هنرهای تجسمی ایران شده و بعد از معدودی پاتوق های هنری، نگارخانه ها با معنای امروزی ظهور می کنند. این نگارخانه ها که در سال های اولیه به تعداد انگشت های دست هم نمی رسیدند، معمولاً بر نمایش تابلوهای نقاشی متمرکز بوده و برگزاری نمایشگاه های عکس چندان مرسوم نبود. مثلاً نگارخانه آپادانا یا همان کاشانه هنری آپادانا در سال ۱۳۲۸ هـ.ش. تأسیس شد که آثار نقاشان نوگرای ایرانی از جمله؛ احمد اسفندیاری، حسین کاظمی، محمود جوادی پور، مهدی ویشکایی، جواد حمیدی، هوشنگ پزشک نیا و جلیل ضیاءپور در این نگارخانه به نمایش گذاشته می شد. می توان مدعی شد؛ در مقایسه با نقاشی (غیر از نمونه های استثنائی) کلیت جامعه ی آن روزگار ارزش هنری، نمایشی و اقتصادی زیادی برای تابلوهای عکاسی قائل نبود و فعالیت عکاسان چندان فراتر از حوزه مجلات، روزنامه ها و کارت پستال ها نمی رفت. چندان بی اهمیت که اغلب ذکری هم از نام عکاس به میان نمی آمد. امکانات فنی مثل چاپ ابعاد بزرگ و... برای برگزاری نمایشگاه عکس هم به راحتی در اختیار عکاسان قرار نمی گرفت.
از قضا تحول فناوری عکاسی از آنالوگ به دیجیتال با تحولات اجتماعی و اقتصادی تازه و گسترش ناگهانی نگارخانه ها همراه شد و استقبال از سهولت عکاسی دیجیتال و رواج تقریباً ناگهانی عکاسی بین عموم مردم، توجه ها را به سمت نمایشگاه های عکاسی جلب کرد. به طوری که در حال حاضر آمار کمی این نمایشگاه ها با تعداد نمایشگاه های نقاشی در رقابت است و هنوز حتی گسترش امکانات فضاهای مجازی برای ارائه ساده و سریع عکس ها مانع محبوبیت نمایشگاه های عکس نمی شود. وجود تعدادی نگارخانه تخصصی عکاسی، گواه این اهمیت تازه می تواند باشد. البته این عبور فنی و اجتماعی خالی از تحولات معنایی درونی و چگونگی های بروز بیرونی در این حوزه نبود. باید پذیرفت؛ پیش فرض امکان نمایش عکس در فضای خاص نگارخانه ها در دید و تعاریف هنری عکاس و چه بسا در گمان سایزهای بزرگ نمایشگاهی هم موثر است. اصول زیبائی شناسی و علائق مشترک هنرمند و مخاطب و... در این شیوه مواجهه حتماً تابع قواعد تازه ای می شوند. از طرفی لازم است به خاطر داشته باشیم؛ سادگی و امکان انجام سریع و راحت امور، اگر منجر به سهل انگاری و دوری از تعمق و تامل کافی باشد، همیشه پسندیده نیست.
فارغ از حواشی نمایشگاه که گاهی از اصل ماجرا نیز پیشی می گیرند، نمایشگاه های عکاسی در ایران را ـ چه در مکان های رسمی و چه در فضاهای غیر رسمی ـ می توان به شکل زیر و در چهار گروه اصلی دسته بندی کرد:
۱ـ مجموعه ای از تک عکس هایی که در کنار هم به نمایش در می آیند و ممکن است هیچ ارتباط تعیین کننده ای با هم نداشته باشند. تا جایی که گاهی حتی پیوند در ابعاد و شیوه های ارائه هم به چشم نمی خورد. اگرچه وجود تک عکس های درخشان در این مجموعه ها غیرممکن نیست اما آنچنان که به تجربه پیداست؛ فراوانی پراکندگی بر این استثنائات غلبه دارد. این نمایشگاه ها معمولاً به جذابیت تنوع، توانائی های اولیه فنی برای تهیه عکس های سالم (شفاف و نت) و حداقل سواد بصری عکاس و مخاطب تکیه دارند و کمتر در جریان سازی های تصویری و ماندگاری در ذهن مخاطب موثرند. گذشته از مراودات اجتماعی در یک مکان عمومی، اصولاً تفاوت مفهومی و معنایی خاصی برای نمایش همزمان این آثار در فضای نگارخانه و یا ارائه تک به تک و خصوصی آن ها وجود ندارد. معلوم است که انتخاب عناوین پرطمطراق، فریبنده و ظاهراً پرمعنا و عمیق اما نامربوط برای نمایشگاه (چنان که به تازگی رایج شده است) نمی تواند در حقیقت ذاتی این شیوه و دیدگاه نمایشگاهی تغییری ایجاد کند.
۲- مجموعه هایی که به تم و یا موضوعی مشخص می پردازند و بیشتر بر ارتباط و وحدت موضوعی تکیه دارند. نمایش پروژه های خبری و گزارش های تصویری از سوژه موردنظر عکاس و یا برگزارکننده، عمده این نمایشگاه ها را شامل می شوند و حداکثر به شناخت، معرفی و تحلیل اولیه موضوع ورود می کنند. انتخاب این موضوعات البته تابعی از علائق و نگرش های عکاس و مخاطب و موقعیت های زمانی و... است. کارکرد مستقل هر تابلو و نقش آن در معرفی کامل تر موضوع در کنار دیگر آثار مجموعه، در این نمایشگاه ها هم قدر می شوند. اما الزاماً منطبق با معنای عکاسانه و گسترده «مجموعه» نیستند.
۳ـ نمایشگاه هایی که بر پایه ارائه تکنیک یا فرم و... واحدی استوار هستند. خلاقیت ها و جاذبه های بصری و توانائی های فنی عکس و عکاس، محور این دست نمایشگاه ها محسوب می شوند. اما این نمایشگاه ها همیشه هم خالی از معانی و یا قواعد تازه زیبائی شناختی و تاکید بر مبانی ساختاری هنرهای تجسمی نیستند.
۴ـ نمایشگاه هایی که بر پایه ایده و کانسپت اولیه (فراتر از موضوع و عنوان) ارائه می شوند و به رویکردهای فکری و جهان بینی عکاس دلالت دارند. نقش مستقل هر تابلو در این شیوه؛ در قیاس با دیگر انواع نمایشگاه ها، به نفع القاء و ارتقاء ایده مجموعه، به حداقل می رسد. این نماشگاه ها بیشترین چالش ها و عمیق ترین بسترهای گفتگوی عکاس و مخاطب را فراهم می کنند و بنابراین از ابعاد وسیع تر و متنوع تری برای بحث های تحلیلی برای منتقدین هنری و حتی واکاوی هنرمند عکاس برخوردارند. به ویژه این که گاهی، حسب عمق و پیچیدگی، فرصت های تلفیق با هنرهای دیگر را هم در اختیار دارند. تاویل پذیری این نمایشگاه ها باعث می شود از معانی معین و مشترک پیشی بگیرند و دیگر استیتمنت های که برای آن ها نوشته می شود، عملکرد تزئینی ندارد.
همه این اقسام هم در نمایشگاه های انفرادی و هم در نمایشگاه های گروهی و نمایشگاه های جشنواره ای و مبتنی بر فراخوان، هم برای تازه کارها و هم برای کهنه کارها و... قابل مشاهده است. تفاوتی هم نمی کند که این آثار از میان آرشیو عکاس و عکاسان انتخاب شده باشد و یا به قصد نمایشگاهی از پیش برنامه ریزی شده تهیه شوند. به نظر می رسد؛ این تقسیم بندی و تشخیص مرزها و یا همپوشانی های موجود، در بررسی و ارزشگذاری نمایشگاه های عکاسی و تصمیم گیری های عکاس، حائز اهمیت خواهد بود. اگر چه همه این انواع، کم و بیش، در همه دوره های عکاسی به چشم می خورند، اما ترتیب آن ها ارتباط معناداری با تعاریف شخصی هنرمندان از عکاسی و خصوصاً سیر اجتماعی و تاریخی عکاسی و هنر دارد.
سعید فلاح فر